در ره توام ای عشق

آدرس اینستای پیچکی ها:pichakiha

در ره توام ای عشق

آدرس اینستای پیچکی ها:pichakiha

سلاااااام

برای دوستای عزیز تر از حانم....اینستاگرام رو باز کردم

نظرات 12 + ارسال نظر
گیسو دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت 12:38 http://monolog-ha.blogsky.com

سلام. مدتیه می خونمتون. قبلا جسته گریخته بود.
یه سوالی برام پیش اومده. متوجه شدم شما با خانواده خان کاملا ارتباط دارید و خونه شون می رید، با توجه به مخالفت و حساسیت خانواده خودتون، متوجه این موضوع نشدن؟

سلام نه
چون تقریبا نسبت به قبل هیلی ازاد ترم چک نمیکنن که کجا هستم

محبوبی دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت 09:54

پیچک جان تویه پستای اینستا گفتی وب قبلی داشتی که داستان و ماجرای شما و خان توش بوده. آیا هنوز هستش وبه؟
من دلم میخاد از داستان آشناییتون باخبر بشم

خب مطالبش پریده عزیزم حدودا دو سالی مطالب اونجا بود ولی هب بلاگفا همشو خراب کردذذذ

محبوبی دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت 09:52

یا خداااااااااا
چهار سال؟!!!! البته ماشاءالله عزیزم همیشگی بشین برا هم
اما کاش پدر گرامی زودتر رضایت میدادن. مزدوج شده بودین الان باید میرفتین تو فکر نی نی
توکل بخدا

نه بابا قصدم نیست تا ی سری برنامه ها ردیف نشده بچه بیاریم

محبوبی یکشنبه 25 مهر 1395 ساعت 22:12

من چجوری میتونم اینستای شما رو ببینم بعد از این؟

باز میکنم بعدا میتونید اکانت اینستا هم بسازید و مارو فالو کنید

محبوبی یکشنبه 25 مهر 1395 ساعت 22:10

منو عشقم امروز یکساله شدیم
شما چی؟

ما توی چهار سال هستیم

نیکا جمعه 23 مهر 1395 ساعت 22:29

ایشالله همیشه هرجاا هستی خووووش باشید

ممنونم نیکا خودت چطوری

نیکا جمعه 23 مهر 1395 ساعت 22:22

ددخمل چطوری کم پیداییی

شاینا جمعه 23 مهر 1395 ساعت 19:33

چه نی نی هلویی!!! عکس های عروسی هم خیلی خوشگل بود. ما یه بار رفته بودیم خلخال توی هتل ساکن شدیم. بعد اون هتل تالار و رستوران داشت و هر شب عروسی بود. یه شب شوهر خواهرم و دوستش اجازه گرفتن که تو عروسی شرکت کنند. دوستش خیلی از تصور رقص عروسی خوشحال بود اصلا در حال رفتن به تالار حرکات موزونش شروع شده بود اما زهی خیال باطل. تو عروسی فقط کادوها را اعلام کردند و میوه و شیرینی خوردند. اون دو تا بیچاره هم خسته شده بودند. بعد معلوم شد که اصل عروسی را می رن توی باغ می گیرن.

سلام
نی نی واقعا ناز بود
اونجوری که لذت نداره بدون رقص ؟عروسی یعنی شادی واقعیییییی
ضد خال خوردن پس

... جمعه 23 مهر 1395 ساعت 10:31

عزیزم من عکس اون بچه رو دیدم تو اینستا
شاید مادرش راضی نباشه.کاش پاکش کنی

چرا باید راضی نباشه؟
خودش دید که داریم ازش عکس میندازیم...
مثلا اگه ی پزشک عکس خودش وً مریض کودکش رو بذاره به نظرت ایرادی داره؟من واقعا ایرادی نمیبینم

عارفه پنج‌شنبه 22 مهر 1395 ساعت 14:48

سلاااااااااام م م م م
به به پیچکی خانوم جان
حال شما؟
احوال شما؟
تولدت مبارک خانوووم
هرچند پساپس
ایشالا 120ساله بشی
من یادم بودااااااااااااا
اما تو نبودی دختره بد
ممنون بابت اینستا

سلاااام
شکر خدا مننظر وصالیم عزیزمممم
مرسی عشقم اگه یادت بود پس چرا نگفتی
خواهش میکنم عزیز دلممممم
بوس

محبوبی . خواننده جدید سه‌شنبه 20 مهر 1395 ساعت 14:53

نمیدونم قبلا بهت گفتم یا نه که حال و روزم تقریبا مشابه توئه...
اینکه مهرماهی هستیم
اینکه عاشقم... عاشق اولین مرد زندگیمم... بلاتکلیفم.... توی مراسمات و رفت و آمدای خواستگاری ، همه چیز بهم خورد... بخاطر مخالفتهای پدرم... پدرم مثله پدر شما برخورد تند و بدی داشت... ولی هنوز باهمیم و عاشقانه همدیگه رو دوست داریم... امشب که بیستم مهرماه هستش سالگرد اولین جلسه خواستگاریمون هستش... دلم خیلی گرفته پیچکی

اخی عزیزم
ایشالله که همه چی درست میشه عزیزم و بعد محرم و صفر میاد خواستگاری و همه چی درست میشه بوووووس

محبوبی . خواننده جدید سه‌شنبه 20 مهر 1395 ساعت 14:46

سلام پیچکی جان
بههههههه چه خوب حداقل اینستا رو باز کردی ازت بی خبر بودم بد بودااااا

من تقریبا خاموش میخوندمت. میگم تازه فهمیدم متولد پنجم مهرماه هستی.... با اجازت منم متولد چهار مهرم...
چقده ذوقیدم مهرماهیی هستی

سلام عزیزم
من هی میخوام بنویسم نمیشه نیمدونم چرا؟
خانوم روشن شدی حالا
هه هه پس ی روز تفاوت داریم عزیزمممم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.