در ره توام ای عشق

آدرس اینستای پیچکی ها:pichakiha

در ره توام ای عشق

آدرس اینستای پیچکی ها:pichakiha

تولدی عجیب غریب

من همیشه واسه تولد خان خیلی ذوق دارم بخاطر اینکه خان واسه زندگی آیندمون خیلی خیلی زحمت میکشه و این میزان زحمت برابر با مردهای دیگه نیست بعضی روزها حساب میکنم که خان شش صبح میره و ده شب برمیگرده با دل های پاکتون واسه درست شدن کارهامون دعا کنید!این وسط شاید خدا به دل یک نفر گوش داد!  به همین خاطر دلم میخواد هر آنچه از دستم برمیاد واسه تولدش انجام بدم

از یک ماه و نیم قبل از تولدش مدام حواسم به خرج کردنم بود و هی چک میکردم که کم نیارم!اول هدیه ای که انتخاب کردم حدود سه تومن شد بعد با خودم حساب کردم که نمیرسم و نمیتونم بخرمش ی روز که بیرون بودیم دیدم نمایندگی سیتیزن بازه حدود ساعت دو ظهر بود به خان گفتم من ی سری خنزل پنزل میخوام بخرم لطفا همینجا وایسا و البته ی دویست متری جلو برو خیالم راحت شد که رفت داخل که رفتم حدود ده دقیقه چنتا ساعت بهم نشون داد و من همونیو که دوست داشتم انتخاب کردم!منتهی با خودم نبردمش به فروشنده گفتم من بیعانه میدم منتهی شنبه میبرمش.خلاصه که برگشتم و خان گفت پس چی شد خریدات گفتم هیچی چیزی که میخواستم نبود...شنبه صبح و عصر بودم تا بخوام برم و بیارمش ساعت ده شب میشد بیخیال شدم!فردا یک شنبه پاس ساعتی گرفتم و بقیه هزینه رو دادم و برگشتم بیمارستان و گذاشتم توی کمدم هنوز ده دی ماه بود تا روز بیست و هشتم دی ماه هر روز صبح کمدم رو که باز میکردم ی حس عجیبی بهم دست میداد هیچ وقت اما نگاش نمیکردم و یا از تو جعبش در نمیاوردم که ببینم...از بیست دی ماه تا دلتون بخواد کاغذ کادو و روبان خریدم فقط دو مدلش رو توی اینستا گذاشتم اما راحت ده مدل روبان خریدم همون بیست و هشتم ی بسته بادکنک همراه با ال ای دی خریدم به نظرم واسه تولد توی شب عالی هستن! 

خب هفته آخر به سختی و  به شدت مریض شدم پس بهانه خوبی دستم اومد و شب تولدش به خان گفتم که ببخشید نمیتونم این هفته که میای واست تولد بگیرم خان هم گفت بیخیاال بابا بهترین کادو سلامتی پیچکه و از این بالاتر نمیشه!از همین مریضی سو استفاده کردم یعنی سو استفاده ها بهش گفتم ی وقت دکتر واسه پنج شنبه ساعت دو از فلان دکتر معروف هست دلم میخواد با تو برم خان هم قبول کرد...من بهش گفتم من پیش دوستام خوابگاه هستم هر وقت رسیدی بیا دمبالمون بعد برا اینکه شک نکنه گفتم ببین تو برو دوش بگیر من میام دنبالت...صبح بیدار شدم و کادو رو با کمک صدف عزیزم و راهنماییش به همون چیزی که میخواستم تبدیل کردم  

  

بعد از این بادکنک هارو باد کردم و به سمت گل فروشی رفتم  به تعدادی که مد نظرم بود رز سفید و قرمز و برداشتم و مدلی که میخواستم بهش گفتم و ایشون هم واسم درآوردش!به خان زنگ زدم که کجایی و گفت تا  نیم ساعت دیگه میرسم میرم دوش بگیرم بیا ماشینت رو بذار خونه ما با ماشین من بریم دیدم ای بابا هرچقدر ترفند زدم بی فایده بود خلاصه ی ده دقیقه گذشت گفتم کجایی گفت دارم میرسم گفتم میدوووونی چیه ماشینم خراب شد گفت وااااااااا چرا آخه گفتم فلان خیابونم خودت رو برسون بعد که اومد من پیاده شدم این صحنه رو واسش ساخته بودم  

 

اینجا بادکنک هارو هنوز نذاشتم خلاصه  من پیاده شدم و خان اومد گفت چی شده گفتم نمیدونم تپ تپ میکنه خلاصه رفت استارت بزنه که دددددددددددیییییییییییییییییید بلهههههههههههههههههه کلی سورپرایز در انتظارشه اول کپ کرد سپس گفت نمیدونم چی بگم آخرشی تووووو!من هم هی میگفتم تولد تولد مغازه دار های اونجا هم بر و بر مارو نگاه میکردن!اول از همه جعبه رو باز کرد و دید من یک کلاه خوچگل واسش بافتم و همون لحظه سرش گذاشت و واقعا بهش میومد!اما من نذاشتم اون هدیه اصلی رو باز کنه تا رسیدیم به خونشون هی گفت چیه ؟پیچک؟کادوم چیه تا باز شده و دیده و شد و پسندیده شد واقعا دوسش داشت!بعدش رفتیم خونشون که دوش بگیره تا دوش بگیره و مرتب شه و اینظور کارا ساعت چهار شد تازه ساعت چهار  به سمت کلبه ها رفتیم من تا دلتون بخواد تو ماشین شادی شادی کردم و قر  دادم و بعدش که رسیدیم تازه ناهار سفارش دادیم 

 

ساعت مذکور هدیه تولد خان هستش که البته نصف و نیمه توی این عکس معلومه!ی قلیون مشتی زدیم و عکس بازی کردیم قرار بود تولد خان ادامه های دیگه هم داشته باشه اما حییییییییییییییف که دستش اونطوری شد قرار بود ی بلیط استخر توی ی هتل که البته ماساژ و غیره هم داره و بلیط کلوپ که شامل بیلیارد و فوتبال دستی و صندلی ماساژ و این ها هم هست باشه که دیگه قسمت نشد ایشالله دفعه های بعد سال های دیگه خدا سلامتی که بده همه چی درست میشه دوستای عزیزمممممممممم بعدا عکس کلاه و اگر چیزی جامونده باشه به ادامه مطلب همین پست اضافه میکنم  

شماره رژ لب ....moda l 119 

caprice  q23

نظرات 28 + ارسال نظر
عارفه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 14:05

سلام پیچکی
خ.بی دختری؟
آقاتون بهترن؟
مملکت مسائل گریه دار زیاد داره
اما بنظر من این مسئله این بی پناهیه زنا و دخترامون
این بی غیرتی این نابو شدنه و این بیرحمی ای که در حق زنا و دخترامون میشه دوتا چشم میخواد
تا روزها و ماهها حتی سالها بشینیو گریه کنیو زااااار بزنی براش

سلام آقامون خوبن ایشالله فردا بشه ببینمش و ی گشتی بزنیم با هم بعدم برگرده سرکار
باهات موافقم عزیزممممم

شبنم چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 12:49

سلام پیچکی
خوبی خوشی سلامتی؟خان بهتر شد؟
داستان اون خانم و خوندم بیچاره بعضی از ادما واقعا مظلوما اگرچه ممکنه ظالم باشن و یه نفر و یا چند نفر بدبخت کنن،ولی واقعا سخته که یه خانم اینطوری تو این شرایط بتونه خودشو بسازه،به نظرم تقصیره مرداس مردی که غیرت نداشته باشه بویی از انسانیت نبرده باشه خونوادش و چندین نسل رو بر باد میده
پیچکی یه سوال اگر دوس نداشتی ج نده،تو رابطه تو و خان احساسات و محبت ها متقابله یا حس میکنی یکی از شما بیشتر به اونیکی محبت و توجه داره؟

سلام خان بهتره شکر خدا و سفر های کاریش شروع شد دلم براش ی ذره ی ذره شده
واقعا نمیدونم باید چی بگم فقر بدترین مسئله دنیاس
متقابله همه جوره هوای همو داریم و واسه هم هر کاری که بتونیم انجام میدیم
گاهی خان فقط به علت مشغله شدید کمتر زنگ و اینا میزنه همین

نغمه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 07:13 http://nsadat.persianblog.ir

سلام پیچک جان
ان شالله همیشه شاد باشید.
سورپریز خوبی بود برای اقای خان البته اگه بنده خدا کتفش اونجوری نمیشد. ولی خب بازم شیرینی این سورپریز مطمئنن از دردش کم کرده .. ان شالله که سال های دیگه هم در کنار هم باشید و برنامه هایی که امسال نتونستی اوکی کنی رو انجام بدی براش...
در مورد پست ف . ا .ح.ش . ه هم لاییک گل گفتی...
خدا هیچ دختری رو بی سر و صاحب و نیازمند نکنه...
خدا عاقبتمون رو بخیر کنه...

حالا تو این حال چون مرخصی داشت هر روز دندوناشم عصب کشی میکرد و ای هرشب نمیتوسنت بخوایه از درد کلی اذیت شد
امروز خوبه شکر خدا
خدا فقر رو نابود کنه فقر در این خد رو نابود کنه

رزا سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 17:27

اها حالا شد این پیچکخودمه. حالا اون لپ هاتو بیار جلو بوووووووووووس.

بوس بوسییییییی

شبنم ع سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 15:46 http://vaalsehastii.blog.ir

زمستون پارک امیر چقدر قشنگه پیچک
ابشارش یخ زده بود؟

پارک نیست عزیزم اینجا
بله ابشارش یخ زده بود

رزا سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 01:24

اه پیچک ببخش من اصن نباید نظر میدادم و دخالت میکردم الان خیلی ناراحتم و دارم خودمو سرزنش میکنم چرا اصن نوشتم برا این پست. چون نمیتونم منظورمو درس بیان کنم بد برداشت میشه. من اصن به هویت و عقده و اصالت و این چیزا کاری نداشتم و نکفتم اونا بی خدا هستن و ما خوبیم فقط تو راس میگی ما هیچ وقت جای اونا نیستیم که خودمم با این حرفت موافقم و گفتم که شاید منم بودم مجبور میشدم . و این حرفت هم درسته اونا قربانی محلی که درش زندگی میکننم هستن شرایط بد جو دبد حاکم . همیشه محل زندگی نوع زندگی سلامت خانواده و ..درامد.فاصله طبقاتی بر زندگی افراد تاثیر گذاره اینا مهمن .به حر حال من از دادن این سه تا کامنتم عذر میخام . و فک کنم اخر کامنت اولمو نخوندی اخه یه سوالی هم پرسیدم و از عکست هم دوباره تعریف کردم. تولوخدا مهربون جواب بده نه این طوری ععصبانی. من پیچکی مهربون خودمو موخامم.خخ.خودافظ

نه این چ حرفیه خب نظر شما هم این بوده ر منم ی توضیحی دادم برات چون از نزدیک دیدم
بعد رزا اون حرفا مهربون نیستن تلخن هرجوری هم من بگمش تلخه و گرنه که من اون لحظه هیچ از حرفات ناراحت نشدم گلم

رزا سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 01:15

عزیزم فک کنم حرفامو بد متوجه شدی هیچ منظوری نداشتم و نمیخواستم ناراحت بشی فقط تو بیان مطلبم مشکل دارم . تازه من که گگفتم اخر مطلبم که به قول تو شاید اگگه منم جای اون بودم مجبور بودم ولی خدا شاهده من هیچ قصدی نداشتم و فقط میخواستم یه جور همدردی کنم چون خیلی ناراحتم از فقیری و...و خب دلم میسوزه وگرنه اگه برام مهم نبود هیچی نمینوشتم. تازه مگه من گفتم گلم اتفاقا ما خودمون اونقدر پاک نیستیم هر کس تو زندگی خطایی میکنه به هر حال من نمیخواستم بگم خدا چیه .وکیه . یه بار دیگه کامل بخون کامنت قبلو من هیچ منظوری نداشتم و ندارم.ببخش اگه برا قبلی ناراحت شدی . خیلی برا این زنان این بچه ها این فقیری دلم میسوزه ولی نمیدونم چه جوری بگم که شما متوجه بشین. من فقط گفتم همیشه حواسمون به بالا سرمون باشه و چشم امیدمون کور نشه .همین .خدا بزرگه یا علی.

رزا جان اصلا ناراحت شدم دلیلی نداره ناراحت بشم شما حرف خودت رو زدی من هم خدا میدونه اصلا ناراحت نشدم در پاسخ حرفاتون گفتم ما جای کسی نیستیم شایدم اصلا لحن من تند بوده

رزا دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 22:10

اره فقر که خر است باید ریشه کن بشه اما به نظرم این کارا دیگه گناهه یعنی ادم میتونه برای رفع فقرش یه کار دیگه انجام بده نمیدونم چی ولی یه شغلی که حداقل شرافت داشته باشه سرش پیش خدا بتونه بالا کنه اون وق خدا نگاه مهربون تری بهمون میندازه و خودشم روزی رسونه ولی این طوری بدتر از ما شاید رو گردان بشه و روزیشم رومون ببنده و قهرش بیاد ولی ببخش حرفام شعار نیس اعتقاد مه و نظر شخصیم نمیدونم شاید به قول تو مام اگه تو اون شرایط بودیم مجبور بودیم ولی خداچی....راستی خانومی شما چرا یه سر رفتی شاید خطر ناک میبودن اون محله معروف ولی برای تهیه گزارش خوب بود. بووووس .یه چی بگم اون عکس برفیت خیلی ملوس و شاد نشسته بودی دلم غنچ میره میبینمش . خعلی دوسش دارم.

میدونی خود تو هم جای اون متولد شی بعد ١٢ سالگی ازدواج کنی و بعدش برگردی بی هیچ پولی بعد همه اون افراد با این شرایط بزرگ شن هویت و اصالت و اینطور چیزا معنی نداره دلت فقط ی سقف میخواد که شبا سوز سرما و گرمای تابستون و ی رختخواب که کسی بهش لگد نزنه جمعش کن جمعش کن داشته باشی
ما هیچ وقت جای بقیه نیستیم ظرفیت همه مثل هم نیست همه قوی نیستن همه توانمند نیستم عقده های همه مثل هم نیست واقعا بازم میگم ما جای هیچ کس نیستیم ما هیچ وقت در شرایط اون فرد نبودیم که ختی بخوایم درک کنیم خدا کیه چیه از کجا اومده تا بوده دود بوده و سیگار و فحشا و رد و بدل مواد و هزاران چیز دیگه گل هم که باشی پژمرده میشی توی اون آشغال دونی یک نفر هم سالم در نیومده از اون محله حتی یک نفر !

Fereshteh دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 17:57 http://archangel1995.blogfa.com

چرا فیلتره....
وقتی خوندم فقط گفتم خدایا شکرت داخل خانواده سالم زندگی میکنمخدایاشکر
وبلاگتو از وب طلوع پیدا کردم:)

نمیدونم اصلا برام غیر قابل تصور بود
آره واقعا خدایا شکر
خوش اومدی خانووووووم

نونو دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 13:36

ججووووووووووووووووون دل با سلیقه من مبااااااااااااارکه

چطورییییییی نونووووووووو؟

شبنم ع دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 12:13 http://vaalsehastii.blog.ir

در مورد این پستت:
مطمئنم چند وقت دیگه تولدشونُ تو خونه خودتون میگیری
گلت فره جوانه
پیچک؟؟؟؟ قلیان؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ضرر؟؟؟؟مریضی؟؟؟؟بیمارستان؟؟؟
عشقتون نامیرااااااااااااااااااااااا

در مورد پست فیلتر:
تو حیا نمیکنی خواهر پستی مینویسی که فیلتری باشد؟؟؟(شوخی بود)
متاسفانه جامعمون خیلی وحشتناک شده... ما فقط نمیتونیم بگیم که تقصیر از طرفه زنه... مردای جامعمون بیشتر تو بوجود اومدن این وضع شریکن متاسفانه
کاش همه چی یه روزی خوب شه

ممنون
ههه هههه با قلیون مفیده هر چیزی زیادش بده به اندازه عیب نداره
من اصلا نمیدونم کی مقصره ولی خیلی شرایط مزخرفیه از این بدتر نیست

رزا یکشنبه 11 بهمن 1394 ساعت 22:55

سلام پیچکی یه بار بالا نوشنم فیلتر شده ظاهرا. خوبی؟ خان بهترن؟ معلومه حسابی خوش گذشته بهت.چه عکس قشنگی ذوق کردم دیدم با اون لباس های بافت قشنگ رو برف.پیچک پست بالا خیلی غم انگیز بود .فقط میتونم بگم متاسفم برای شرایط بد جامعه مون که زن ها و دختر ها درکل جنس مونثضعیف و قربانی میشه.ولی اطلاعات اون محله ارو از کجا اوردی دختر؟ پستت خیلی قشنگ بود طرز صراحت و قلمتو این جا ذوس داشتم. دختر زمستون دقیقا به عکست تو برف میاد.

سلام اصلا نمیدونم منظورشون چی بود؟
هه هه کلی پوشیده بودم ها دو تا شلوار و به ترتیب لباس رو لباس شوخی نبود که منفی ١٢ درجه بود
نمیشه گفت جنس مونث باید فقر رو از بین برد
اون محله معروفه کلا این خانوم هم برا همون محله بود ی مقدارم از خودش پرسیدم و البته ی سر رفتم اونجا جای مزخرفی بود

رزسپید یکشنبه 11 بهمن 1394 ساعت 10:00 http://rozesepid2015.persianblog.ir/


سلام عزیزم
خوبی؟
وای چه خبره من نبودم
بخاطر همه چی مبارکا باشه البته با تاخیر
عکس کلاهم بزار ببینیم
سفر خوش گذشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام عزیزممممم
ممنون عشقممممممم
عکس کلاه رو ندارم فعلا
عالی بووووووووود

تولد همسریت مبارک باشه عزیزم
انشالله که 100 ساله بشن اجی گلم
همه چی عالی بود مهربون
انشالله همیشه در کنار هم شاد و خوشبخت باشین

مرسی خانوووووم

لیلی شنبه 10 بهمن 1394 ساعت 15:39

سلام عزیزم خوبی؟ وااااااااااای چه کردی بیچک خانوم باسلیقهههههه کادوهاومخصوصا دسته گلت عااااااااالی بود
ازتهههههه دلم ارزو میکنم بهم برسین وعکس خونه ی عشقتونواینجابذاری خانوم
راستی بیچک جون یادمه میگفتی وقتایی بااقای خانی چادرنمیبوشی یعنی درکل چادری هستی؟منظورم دانشگاهوبیمارستان یاجاهای دیگه است؟بخشیدمیبرسماااولی اگه لطف کنی وجوابموبدی ممنون میشم اخه یجورایی شبیه خودمی...منم چادریم اماوقتی بااقای خان خودممنمیبوشم...بازم ممنون میشم اگه جوابموبدی خانومی
عشقتون مستدااااااااااام

سلام آره دسته گل رو خودمونم دوست داشتیم
ممنون از آرزوی خوبت
در کل که بله بخاطر پدرم چادرم میپوشم ولی خب خیلی با چادر اخت نیستم یعنی قلبا نپذیرفتمش کلا تو شهر خودمون میپوشم جاهای دیگه نه
عشق شما هم مستداااااام

ایشالا همیشه خوش باشید با هم همیییییییییشه

سلااااام
احوالاااااات خانوووووووم ؟

صدفـــــ شنبه 10 بهمن 1394 ساعت 07:53

سلام پیچکـــــــــــ!

تولدشون هزاااار بار مبارکـــــــــــ....من کاری نکردم قربونتــــ،،،کارت عالـــی بود عزیزم.
ان شاا... تولدِ بعدی تو خونه ی رسمیتون.

امیدوارم حالِ آقاتونم خوب شده باشه دخترِ مهربون.

میبوسمتــــــــ.

سلااااااام خانوووووم
اتفاقا اون تیکه که شما یادم دادی خیلی خیلی باعث بهتر شدنش شد
خوبه منتهی بعد از سالی داره دندوناشو درست میکنه و درد اینم اضافه شدهههه به درد شونه!!!!!!!
منم میبوسممممممتتتتتتتت

رزا پنج‌شنبه 8 بهمن 1394 ساعت 10:31

سفر به کوهستان خوش بگذره . دخترک خوشگل کوهستان . جااای مارو حسابی خالی کن .وقتی رو اتیش چایی زغالی گذاشتی . وااای چه تصویر رویایی باورت میشه پیچک خیلی وقته دلم همچین سفری میخواد بزنم به کوه دشت و به هیچی فک نکنم فقط لذت ببرم از طبیعت بکر و ناب . شنیدم شمالم برف میاد اون جاهم قشنگه . و.لی چه میشه کرد که درس ها و گرفتاری ها نمیزاره.اییی . راستی شمال تو پاییز خیلی قشنگه برگای رنگی رنگی زرد و نارنجی. خدافظ.

حسابی جاتون رو خالی میکنم یکی دو ساعت دیگه راه میفتم
حتما واستون عکس میذارم دم برگشت
طرف ما فوق العاده شدهههههههههه
مرخصی بگیر من مرخصی گرفتم
اون که بلهههههه زیبایی خاص خودش رو داره

رزا پنج‌شنبه 8 بهمن 1394 ساعت 09:28

پیچک خان پولداره؟

متوسطه عزیزم

آیدا پنج‌شنبه 8 بهمن 1394 ساعت 09:26 http://Aiiidddaaa.blogfa.com

ای جاااانم هنرمنددددددددددد
همه چی عالی بود پیچکی جان
راستی مرسی برا شماره رژ لبا

فدات برم عشقمممممم
خواهش میکنم چه حرفیه عزیزم

رزا پنج‌شنبه 8 بهمن 1394 ساعت 02:21

چه روز خوبی داشتین احتمالا اون اتفاق بعدشو که فاکتور بگیریم ولی اون روزتون انگار حسابی خوش گذشته. ایده سوپرایزت خییلی باحال بوو خوشم اومد یهو در ماشینو باز کنیو.... خیلی جالب بود . پیچک جان منظورتو از کلبه ها متوجه نشدم منظورت همون الاچیقه تو یه مکان تفریحی بود؟ ایشالا صد سال عمر کنن. راستی کیک تولد و شمع و اینا نداشتین؟ بابا تو همین جوریشم کادوی میلیونی دادی پس این یعنی سنگ تموم گذاشتی پس نگران بلیط ماساژ و هتل و اینا نباش . باز اونا رو هم سوپرایزی در مواقع دیگه میتونی بدی مثلا یه روز کاری که خان خسته هس بلیط ماساز رو بهش بده.بوس بر لپای قشنگت.

آره خب وقتی اصلا منتظر نباشی خیلی سوپرایز میشی
کلبه ها آره منتهی اینبار متفاوت تراشو رفتیم واقعا کلبه واقعی بودن دیگه دو مدل داره اونجا
نه من اصلا کیک تولد واسه دو نفر دوست ندارم کیک فقط وقتی حال میده که تعداد زیاد باشه
من اصلا عکس خریدهایی که خان واسم میکنه نمیذارم اون روزم تو گروه دوستامون گفتم دلم میخواد واسش جبران کنم گفتن اینطوری باید براش ماشین بخری....دومین تولدم مثلا ی گوشی ساموسنگ s4 داد اون موقع دو میلیون بیشتر بود به هر حال من هرکاری کنم به پای خان نمیرسم اینجا نمینویسم و عکس نمیذارم مگر محدود
بوس بر لپای خودت عزیزززززززم

عارفه چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 19:38

سلام
وااااای ی ی واااای ی ی ی واااا ی ی ی
چه تولدی بوده ه ه ه
مبارکشون باشه
غصه ی اون اتفاقاییکه میخواستی بشه و نشدرو نخور دختری
ایشالا سال دیگه خونه ی خودتون کنار خونواده ها یکی از بهترین تولدای عمر آقای خانو براشون میگیری
عجب زوری داره بابای آقاتون؟!!!
چطوری کشیده دست این بنده خدارو که در رفته؟
الان بهتره حالشون؟

سلاااااام
هه هه اره عالی بود فقط شبش دیگه حسابی ضد حال خورد بچم چشم میشه همش
هیییییییییم یعنی میشه؟
بخدا مادرش رو باید بفرستن قوی ترین زنان باباش که جای خود داره!
بهتره شکر

سحر خانم چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 17:38 http://sahar24.20r.ir/

خیلی ممنون از وب سایت خوبتون وبتون خیلی عالیه موضوعاتشو متنوع ترکنین بهتره
89651

Negin چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 16:15

سلام پیچکی چطوری عزیزم؟؟؟
بلا دور باشه عزیزمممم....اقای خان بهتره؟؟؟؟
تولدشون بازم مبااارک انشاالله که سال اینده توی خونه ی ارزوهاتون جشن بگیرید...
همه چیز خیلی خیلی عالی بود پیچکی
واااااای پیچک من بازم میگم که من عاشق کــــلـــبه ام به شدت حس خیلی خوبی داره....همیشه شاد باشید‌ کنار هم گلمـــــــــ

سلام نگین با درسات چطوری؟
ممنون عیز دلمممممم
حیف آخرش دست خان اونطوری شد !!!
اینجا هم خیلی باحاله با چوبای جنگلی ساخته شده
ایشالله توام همیشه خوش باشی

نیکا چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 14:39

همه چی عاااااااااااااااالیه جای ما خالی





عزیزززززز دلمممممم میسییی

نیکا چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 14:26

واای چ تفلد خوبی
ایشاله صدسال ب خوبی باهم زندگی کنید
پیچکی قالب وبلاگ خیلی خوبه دیگه بزارش عززیییزم

آره تولد بیاد موندنی شد خان میگه همیشه ی کاری میکنی که مزه تولد تا عمق وجود آدم میره
چشم

طلوع چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 14:12 http://tolusobh.blogsky.com

عزززززززیزززز دلم,چه خوب سورپرایزش کردیتولدشون مبارک.
عشقتون پایداااااار

بلییییی ما سوپر استار سورپرایز هستیم اونم در این شرایط دزد و پلیسی
ممنوووووووووووووونم

نیاز چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 13:45

تولد خان مبارک مبارک مبارک با اندکی تاخیر دوستم
آخ با ابن تعریفی که کردی کاش من مرد بود تو زنم
ایشالله به پای هم پیر شین
پیچکی نگفتی پتو چهل تیکه ات به کجا رسیده؟
راستی همش احساس میکنم هم شهریم یا بهم نزدیکیم

خان هم تولد من رو بهتر از این برگزار کرد منتهی نشد خیلی تعریفش کنم و عکس بذارم
پتو رو رومیزی کردم خیلی خوجل شد
مهم اینا دلا بهم نزدیک باشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.